تحلیلی بر ادعای وزیر خیالی دیروز و رییس جمهور خیالی امروز/دیدار با مراجعی که سال‌هاست فوت کرده‌اند!

خبر بیست؛
تحلیلی بر ادعای وزیر خیالی دیروز همه وزارتخانه ها و رییس جمهور خیالی امروز / دروغی بزرگتر از بزرگ برای باور بهتر یا مقدمه ای برای خداحافظی ابدی با دنیای سیاست؟

✍️به قلم واندیشه بهنام رضایی

معمولا وقتی از بچه ها سوال می شود که در آینده میخواهید چه کاره شوید، سعی می کنند بهترین مشاغل از نظر خودشان که فقط اسمشان را شنیده اند بگویند، مثلا می گویند: دکتر، مهندس، خلبان و … ولی وقتی بزرگتر می شوند به جوابهای آن روزشان می خندند.
حال قصه بعضی از مدعیان است که به قولی “تو ده راهشون نمیدن سراغ خونه کدخدا را می گیرند”
سالهاست اتاق فکر و تیم رسانه ای آقای رد اعتبار شده با مشورت خود ایشان فقط منتظرند وزیری استعفا دهد، استیضاح شود یا خلاصه وزارتخانه ای بی وزیر شود، فوری می گویند فلانی گزینه وزارت آن وزارتخانه است ولی هیچوقت دیده و یا شنیده نشد که در مورد ایشان حتی چنین فکری شده باشد و جالبتر اینکه گاها با ایشان مصاحبه می کردند و عنوان می کرد که من میخواهم در همین خانه ملت باشم و نمی گفت که اصلا کسی برای انچه شما می پرسید سراغی از من نگرفته است!
این سناریوی تکراری ادامه داشت تا اعتبار ایشان برای حضور در مجلس زیر سوال رفت و جالب است که کسانی که سنگشان را به سینه می زد، حتی حمایتی هم نکردند، چون کاندید خیالی همه وزارتخانه ها در مظان انواع اتهامات اقتصادی، رانتی، جعل مدرک و و و قرار گرفته بود. جالبتر اینکه وقتی از اعتبار ساقط و به نوعی بیکار و منتظر پست شد، دولتی که تا مرز تملق شرم آور یعنی “رفتن به جهنم” با آنها پیش رفته بود، حاضر نشدند او را در حد یک مدیر ساده یا حتی رییس یک مجتمع یا مسئول دفتر دریابند و مشخص شد وزیر خیالی دیروز و رییس جمهور خیالی امروز در بین ملیجک ها، در پایتخت به قول بزرگی ” عددی نیست”!، بطوریکه سر از کوههای ولنجک و خامی در آورد.
اما این پایان کار نبود وقتی بعد از ماهها از رد اعتبار به گچساران آمد، متوجه شد که ظاهراً اکثر مردم از دیدنش هم بیزارند و فرماندارِ فرمانبردارش و رییس اداره اش هم با حداقل خواسته اش مبنی بر برگزاری یک مسابقه با حضور ایشان مخالفت کردند و بدتر اینکه برای تقدیر از فرمانبردار معزولش مجبور شد در بیابانها و با حضور کمتر از پنجاه نفر اقدام کند.
او که به این روز افتاده است بعد از این سقوط های سنگین ظاهراً با ایادیش به این فکر افتاند که دروغ هرچه بزرگتر باشد باورش راحتتر است، پس کسی را که حداقل شرایط رجل سیاسی را ندارد داوطلب ریاست جمهوری خواندند، در حالی که شک ندارند در لحظه اول صلاحیتش با صدها فرد ناشناسی که معمولا بدون دلیل اسم می نویسند رد می شود.
به هرحال گرچه بیشتر شبیه جوک می نمود ولی بعضی از طرفداران ساده لوح و حلقه به گوش از “هول حلیم تو دیگ افتادن” تا جاییکه یکی از آنها نوشت که ایشان دیروز با چند تن از مراجع و آیات عظام دیدار کرده است!! حال انکه دو تن از آن بزرگواران سالهاست دار فانی را وداع گفته اند!. این حکایت هم شد شبیه حکایت آن وابسته درجه یک ایشان، که در اینستاگرام جولان می داد، برای بزرگ نشان دادن جناب اخوی و سرپوش گذاشتن بر آنچه در بحث اعتبار نامه شان مطرح بود، به مقام معظم رهبری دورغ بست و تقریبا مجبور شد یا مجبورش کردند که فتیله را پایین بکشد و با فضای مجازی تقریباً خداحافظی کند.
به نظر میرسد که خود ایشان و هوادارانی که با طرح موضوع مضحک داوطلبی شان برای ریاست جمهوری به شعور مردم توهین کرده اند و سعی در فریب افکار عمومی برای رسیدن دوباره به بهارستان را دارند، از همه چیز خداحافظی کنند.
هر چند خیلی ها می گویند کاش ثبت نام کند تا بعد از یک رد صلاحیت و یک رد اعتبار رد صلاحیت دیگری شود و بعضی ها میگویند کاش صلاحیتش تایید شود تا بداند ملت ایران که رد اعتبارش مطالبه عمومیشان بود، پاسخ در خوری به ایشان بدهند و با کمتر از سی هزار رای رکورد دنیا را برای کمترین رای برای چنین جایگاهی تصاحب کند.

پ.ن:داستان داوطلبی ایشان آنقدر مضحک وخنده دار است که تمایل نداشتم به این موضوع بپردازم ولیکن آنقدر مانور روی این موضوع برای فریب افکار عمومی و توهین به شعور مخاطبان تکرار شد که ناگزیر شدیم با تحریر چندخط از اتفاقات گذشته وحال به اتاق فکر ایشان بفهمانیم مردم بیدار و هوشیار این دیار دیگر مجالی برای خیالبافی وفریب افکار عمومی به شما واربابتان نخواهند داد.

bostani

See author's posts